استارت اپ (به انگلیسی: Start-up یا Startup) را در فارسی به شرکت نوپا ترجمه کردهاند و بهصورت استارت آپ هم مینویسند. اولین چیزی که درباره استارت آپ باید بدانیم تا به چالش استارت اپ چیست وارد شویم، این است که تعریف دقیقی دربارهی این مفهوم وجود ندارد، اما با این وجود برای درک بهتر این کسب و کار میتوانیم بگوییم که فعالیتی اقتصادی با هدف برطرف کردن نیازهای مشتریان و رویکردی مقیاسپذیر و معمولا بر پایه فناوریهای جدید است.
مهمترین تفاوت استارت اپ با مدل کلاسیک کسب و کار در عدم قطعیت بالایی است که ایده یا محصول جدید برای فتح بازار دارند. همچنین به این نکته باید توجه کرد که مدل استارتاپی کسب و کار تنها مختص بیزینسهای آنلاین نیست.
اصطلاح استارت اپ، اینروزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و افراد علاقهمند بسیاری برای انجام این کار، وارد بازار کسب و کارهای استارتاپی میشوند. یک چیز که همهی ما میتوانیم درمورد آن توافق کنیم ویژگی اصلی یک استارت آپ است. آن ویژگی اصلی که ما برای استارت آپ ها میشناسیم، توانایی رشد است. این تمرکز استارت اپها بر رشد و بدون محدودیت جغرافیایی است که استارت آپ ها را از مشاغل کوچک و سنتی متمایز میکند.
بیزینسها استارت اپ را با کسب و کارهای بزرگ اینترنتی میشناسند. اما در هیچکدام از تعاریف پذیرفتهشده از استارت اپ چیست هیچ تاکیدی وجود ندارد که فعالیت استارتاپی باید حتما در حوزه فناوری اطلاعات باشد.
منتها کسب و کارهای اینترنتی این قابلیت را دارند که خیلی سریع و در حین استفاده کاربران از محصول، بازخورد تجربه کاربر را در بهبود و توسعه محصول بهکار بگیرند. لذا کسب و کارهای اینترنتی قابلیت بالایی در بهکارگیری انواع استارت آپ برای توسعه دارند.
استارتاپ کسب و کار نوپایی است که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد. استارتاپها توسط یک یا چند کارآفرین تاسیس می شوند تا محصول یا خدماتی را که برای آن تقاضا وجود دارد، توسعه دهند. در اصل این شرکتها برای حل یک مشکل یا برطرف سازی یک نیاز بوجود میآیند و هدفشان راحتی بیشتر کارهاست. بنابراین یکی از مهمترین سوالاتی که در ابتدای تاسیس هر استارتاپی باید از خودتان بپرسید این است که ایده شما قرار است چه مشکلی را برطرف کند؟
استارتاپها معمولا در ابتدای کار پرهزینه و کمدرآمد هستند، معمولا دارای ریسک بالا و ابهام زیادی هستند و امکان شکست در آنها بسیار محتمل است، اما از طرفی میتوانند محل بسیار منحصر به فردی برای کارکردن با مزایای عالی، تمرکز بر نوآوری و فرصت بسیار خوبی برای یادگیری باشند. معمولا خود موسسان استارتاپها، سرمایه اولیه را برای شروع کارشان فراهم میکنند، اما گاه نیز از بستر خانواده، دوستان، سرمایه گذاران خطر پذیر، تامین مالی جمعی و وام نیز کمک میگیرند.
استارتاپها معمولا روی یک محصول یا خدمات خاص، که هدف اولیه تاسیس شرکت هستند، تمرکز دارند. آنها معمولا دارای مدل کسب و کار کاملا توسعهیافته نیستند و فاقد سرمایه کافی برای حرکت به مرحله تجاریسازی هستند. تحقیقات بازار برای تعیین میزان تقاضا برای محصولات یا خدمات استفاده میشوند، در حالی که یک بیزینسپلن جامع چشم انداز، اهداف شرکت و همچنین استراتژیهای مدیریت و بازاریابی را مشخص می کند.
برای اینکه بتوانیم یک کسبوکار را در دستهی کسب و کارهای استارتاپی به شمار بیاوریم، مهم است که حضور چند ویژگی اصلی یک استارت اپ را در ماهیت اصلی آن بررسی کنیم. تازهکار بودن یک شرکت الزاما به معنی استارت اپ بودن آن نیست. اینها در واقع ویژگیهایی هستند که همه استارت آپ ها، به صورت مشترک باهم دارند.
برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار که بتوان تضمینکننده حضور این نوع تجارت در بازار باشد، نوآوری ویژگی مهمی است. این نوآوری ممکن است در محصولات و یا مدل کسبوکار مرتبط با شرکت وجود داشته باشد. نوآوری در موفقیت یک استارت اپ نقشی اساسی دارد، بنابراین همهی کارآفرینان باید این جنبه را بهطور جدی درنظر بگیرند.
شرکت استارتاپی یا شرکت نوپا، به شرکتی که هنوز در مراحل اولیه مدیریت برند، فروش و استخدام کارمندان است گفته میشود. بیشتر اوقات این مفهوم به مشاغلی که کمتر از 3 سال در بازار بودهاند، اختصاص پیدا میکند. با اینحال این تفسیر از یک شرکت نوپا درست نیست. شما میتوانید در پرونده کاری شرکت، 7 سال سابقه داشته باشید و هنوز در دستهی کسبوکارهای استارتاپی قرار بگیرید.
هدف یک تجارت نوپا رشد، گسترش و پیشرفت سریع است و گاهی اوقات این رشد با نسبتهای شدیدی خود را نشان میدهد. به عبارت سادهتر در مقطعی از زمان رشدی که بهطور معمول و مداوم برای یک شرکت استارتاپی درنظر داریم سریعتر و با شیب بیشتر پیش میرود. این خط رشد در مورد کسب و کار استارتاپی یکی از نکاتی است که آن را برجسته کرده است.
همیشه چندین عدمقطعیت درمورد موفقیت کامل در یک تجارت وجود دارد. این به معنی آن است که در یک کسبوکار هیچگاه نمیتوان اقدام به عملی کرد که ریسک و یا میزان شکست بهطور قطع برابر با صفر باشد. شرکتهای استارتاپی نیز این قاعده مستثنا نیستند و یا حتی در معرض ریسک بیشتری قراردارند. به همین دلیل، این مشاغل با سرمایهگذاری به همراه ریسک بالا درنظر گرفته میشود.
یک استارت آپ، بسیار پویا و آماده انطباق با هرمشکلی است که ممکن است به وجود بیاید. باید توانایی تامین نیازهای لازم برای ساخت محصولات خود، به منظور ارائه به مشتریان را داشته باشد. همچنین برای تبدیل شدن به یک تجارت پایدار؛ در موارد و بخشهای مختلف، توانایی برطرف کردن نیازها را در ویژگیهای تجاری خود گنجانده باشد.
شرکتهای نوپا به هدف حل مشکل موجود در بازار پا به عرصه میگذارند و بیشتر فعالیت آنها روی این هدف متمرکز است. بنابراین آنها بر ایجاد تفاوت، نه تنها در بازار بلکه در زندگی افراد، از طریق ارائه محصول یا خدمات متمرکز میشوند.
معنی استارت اپ یعنی شرکتی که در جستوجوی مداوم یک مدل تجاری است که مقایسهپذیر و قابل تکرار باشد، یعنی بتواند بدون نیاز به افزایش منابع انسانی یا مالی، رشد کند.
این دسته از مشاغل، معمولا از تعداد افراد کمی تشکیل شده است. با این وجود، کار تیمی و تعهد تمامی اعضای تیم به اهداف کسبوکار و تجارت نوپا، یکی از بخشهای مهم و غیرقابل چشمپوشی است.
ملاحظات ویژه در راه اندازی استارتاپ
عوامل مختلفی وجود دارد که کارآفرینان باید پیش از راه اندازی استارتاپ و شروع فعالیت خود آنها را در نظر بگیرند. در اینجا ما به چند مورد اشاره میکنیم:
محل استارتاپ
موقعیت مکانی میتواند باعث شکوفایی یا شکست هر کسب و کاری شود و یکی از مهمترین ملاحظاتی است که اغلب هر فردی در هنگام راهاندازی بیزنس به آن توجه میکند. استارتاپها باید تصمیم بگیرند که میخواهند کسب و کارشان آنلاین باشد، یا در یک آفیس یا هوم آفیس یا یک فروشگاه مستقر باشد. موقعیت مکانی استارتاپ بستگی مستقیم با محصول یا خدماتی دارد که قرار است، ارائه شود. به عنوان مثال، در استارتاپی که در حوزه سخت افزار واقعیت مجازی فعالیت میکند، ممکن است که نیاز به فروشگاهی فیزیکی داشته باشد تا مشتریان با نمایش مستقیم، ویژگیهای پیچیده را بهتر ببینند و درک کنند.
ساختار قانونی استارتاپ
بسته به نوع فعالیت مدنظر هر استارتاپی باید ساختار قانونی مناسب را برای آن انتخاب کرد: سهامی خاص، مسئولیت محدود و …
منابع مالی استارتاپ
استارتاپها معمولا با مراجعه به خانواده و دوستان یا استفاده از سرمایه گذاران خطر پذیر، سرمایه مورد نظرشان را فراهم میکنند.
کاردفاندینگ نیز از روشهای بسیار مناسب برای دسترسی به پول نقد برای حرکت رو به جلو در فرآیند کسب و کارها است. کارآفرین می تواند یک صفحه کاردفاندینگ آنلاین راهاندازی کند و امکان اهدای پول را برای افرادی که به پیشرفت استارتاپ باور دارند، فراهم سازند.
همچنین استارتاپها میتوانند از وام برای شروع فعالیت خود استفاده کنند. البته این گزینه ریسک زیادی دارد، خصوصا اگر استارتاپ شکست بخورد. برای قانع کردن بانکها برای پرداخت وام، معمولا نیاز به بیزنسپلنی دقیق وجود دارد.
تفاوت استارتاپ با کسب و کارهای دیگر
کسب و کارهای استارتاپی معمولا قابلیت کپیشدن کمتری دارند و در نتیجه اغلب کمرقیب و گاه بیرقیب هستند. از آنجایی که قرار است هر استارتاپی، به کمک ایده شکل دهندهاش، نیاز طیف گسترده ای از افراد را حل کند، تمرکز اصلیاش معمولا روی درست و بیشتر دیده شدن است.
به خاطر داشته باشید که قبل از راه اندازی هر استارتاپی، با دقت به محیط پیرامونتان توجه کنید و از مشکلاتی که خودتان یا افراد جامعه با آنها روبرو هستند ساده نگذرید. چرا که هر مشکلی راه حلی دارد و شما با یافتن راه حل مناسب، میتوانید استارتاپی موفق راه اندازی کنید.
در این مقاله آموختیم که استارت آپ یک رویداد و همایش کارآفرینی نیست و تنها در تعریف یک وبسایت ساده و اپلیکیشن موبایل نمیتوان استارت آپ را یافت. از طرفی یک شرکت کوچک که تازه تاسیس است و الزاما در بستر اینترنت تعریف شده به عنوان استارت آپ شناخته نمیشود. استارت آپ فعالیتی اقتصادی با هدف برطرف کردن نیازهای مشتریان و رویکردی مقیاسپذیر و پایه فناوریهای جدید است.